یادداشت مجتبی شاهسون
1400/10/23
3.8
49
تنهایی پرهیاهو، کتابی است که بهومیل هرابال، نویسنده ی اهل چک به نگارش در آورده است. این کتاب در اصل، داستان مردی است که به معنای واقعی کلمه، در تنهایی پرهیاهویی گرفتار شده است یا بهتر است بگوییم که با این تنهایی پرهیاهو زندگی میکند و از زندگی اش نیز لذت میبرد. مرد شخصیت اول داستان، فرد نسبتا کم درآمد و فقیری است که در یک کارگاه زیرزمینی کار میکند. شغل او خمیر کردن کاغذهای باطله در یک دستگاه پرس است، او در یک اتاق کوچک با انبوهی از کاغذ باطله، کتاب، روزنامه، مجلات و امثال آن، کنار یک دستگاه بزرگ پرس کاغذ کار میکند و شبانه روز در همان اتاق است. هرروز برای او بسته های زیادی از کتاب و کاغذ میاید تا ان ها را خمیر کند اما او در میان این کاغذ ها کتاب ها و نوشته های گوناگون بسیاری را پیدا میکند. ان ها را مطالعه میکند، برخی از ان ها را برای خود نگه میدارد و برخی را خمیر میکند. لابلای داستان تنهایی پرهیاهوی این مرد، نقل قول های بسیاری از کتاب های بزرگ و خواندنی و اشخاص مهم اورده شده است. خواننده ی این کتاب با خود احساس میکند که در حال خواندن نه یک کتاب، بلکه چند کتاب است. درواقع شما در حین خواندن این کتاب، درحال خواندن کتابی هستید که در ذهن شخصیت اول داستان ورق زده میشود. او همهی این کتاب ها را در ذهن خود نگاه داشته و به مخاطبان نشان میدهد. تمام زندگی این مرد، در همان زیرزمین کوچک معنا میشود، جایی که او از شرایط بیرونی اجتماع به دور است و به معنای واقعی کلمه، در تنهایی به سر میبرد. به همین دلیل است که پس از اخراج شدنش از این کار، او معنای زندگی خود را از دست میدهد و دست به خودکشی میزند. او خودش را نیز مانند تمام کتابهایی که در دستگاه پرس انداخته بود تا خمیر شوند، در دستگاه میاندازد.
(0/1000)
نظرات
تاکنون نظری ثبت نشده است.