یادداشت شراره

شراره

1403/6/30

سه شنبه گذشت
        اوایل کتاب گیج شدم نمیفهمیدم چی به چیه اما از یه جایی به بعد داستان روون تر شد... برای استراحت و دستگرمی بد نبود ولی نباید خیلی ازش انتظار داشت...در نهایت رمان متوسطی بود... 

بخشی که از این قصه توی ذهنم موند این بود که نباید سریع و راحت به آدما اعتماد کرد و نباید از سر خیر خواهی جزئیات زندگی خودمون و آشناهامون را با آدمهای جدیدی که وارد زندگی خودمون و اطرافیانمون میشن و ما فکر میکنیم آدم های خوبی هستند به اشتراک بزاریم...شناخت در طول زمان ایجاد میشه نه کلام خوب و عمل خوب اغراق آمیز...از آدم های زیادی خوب هم باید ترسید...مگر اینکه زمان خلافش را ثابت کنه...


      
335

18

(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.