یادداشت Zahra Heidari
22 ساعت پیش
زندگی و رنج دو بخش جدا نشدنی از هم هستن جایی که دین رفت کنار خلائی به وجود اومد دین برای تمام سوال های معنا محور انسان پاسخی داره : خدا اگر بپرسه هدف زندگی چیه میگه قرب الهی . اگر رنج بکشه میگه ازمایش الهیه . اگر بپرسه درست چیه ، غلط چیه میگه دستورات خدا اما وقتی دین کنار بره اون موقع معنا و هدف زندگی چی میشه ؟ رنج چه معنایی پیدا می کنه ؟ مبنای درست و غلط چی میشه؟ راه درست رو دیگه از کجا باید پیدا کنیم ؟ و سوالات متعدد دیگه . (البته این کتاب قرار نیست به این سوالات جواب بده) ویکتور فرانکل صفحه ۵۳ کتاب گفت «افرادی که زندگی درونی غنی و پر بار داشتن بهتر از سایرین دوام آوردن» فکر می کنم من زندگی درونیم رو طی سال های کنکور تا اینجا ساخته بودم بدون اینکه حتی متوجه باشم؛ زندگی درونیم و امید به یک سری چیز ها در اینده من رو سر پا نگه داشت . حالا آدم هایی که این دنیای درونی رو ندارن در برابر سختی ها و مشکلات دو دسته میشن : ۱.اون هایی که زیر بار این مشکلات شکسته میشن و در نتیجه اخلاقیات رو میذارن کنار و از مظلوم به ظالم تبدیل میشن ۲.اون هایی که زخمی میشن ولی زخمی نمی زنن کسانی که تصمیم می گیرند ادم های بهتری بشن . پ.ن: کتاب های این مدلی اصولا جوابی بهت نمیدن مثل کتاب درباره ی معنی زندگی از دورانت اما در کل خوندنشون خالی از لطف نیست ۲۰ فروردین ۴۰۴
(0/1000)
نظرات
تاکنون نظری ثبت نشده است.