یادداشت محمدامین اکبری

                به نام او

کتابی که خیلی از خواندنش لذت بردم و به واسطه متون دینی و عرفانی خودمان  احساس قرابت شگرفی با آن داشتم، خصوصا کلام امیرالمومنین، خیلی از بخشهای کتاب مرا به یاد نهج البلاغه انداخت.
ترجمه بسیار خوب استاد موحد هم بر هرچه خواندنی تر شدن کتاب کمک کرد ، ضمن اینکه مقدمه مفصل کتاب هم بسیار خواندنی و مفید بود.
این کتاب بعد از سالها نایاب بودن در یکی دو ماه اخیر با قیمت مناسب توسط نشر خوارزمی باز نشر شد، لذت خواندنش را از دست ندهید.

بخشهایی از کتاب:

و آن که از رنگ تعلق رسته است
و از بند نیک و بد جسته
و دل در معرف بسته
هرچه کند از بهر خدا کند
زنجیر کار او گسیخته بود
او هرچه کند خدا بود
احسان او خدا بود
قربانی او به وسیله خدا در آتش خدا بسوزد
و چون در هر کار که کند خدا را ببیند به خدا برسد
●

وداها برای برهمنی که به درجه معرفت رسیده باشد
چنان است که سبویی آب در درون دریا
بر توست که کار کنی لیکن نه برای ثمره آن
در پی ثمره عمل خود مباش
و دل در ترک عمل نیز مبند
●

اندیشه درباره اشیا موجب تعلق خاطر شود
و از تعلق آرزو زاید
و از آرزو خشم پدید آید
و خشم مایه تشویش گردد
و تشویش نسیان آرد
و نسیان خرد را تباه گرداند
و تباهیِ خرد موجب هلاک باشد
●

پس ای قویدست، آن که حواس خود را یکباره از اشیا بریده باشد
صاحب یقین بود.
●

بدان سان که دود آتش را فروپوشد
و غبار آینه را
و رحم مادر جنین را
حرص نیز معرفت را فروپوشد
●

و نادان خودخواه چنین انگارد که کننده کار همه اوست
●

عمل که نه برای خاطر خدا باشد مایه گرفتاری است
پس ای فرزند کنتی کار برای خدا کن نه برای ثمره و پاداش آن
        
(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.