یادداشت طاها ربانی
1402/5/28
بسیار کتاب جالبی بود. نگاهی که ما به ائمهی بعد از امام حسین (ع) داریم این است که همگی در کنج مدارس و مساجد مشغول تدریس و دعا و نماز بودهاند، و البته که این نگاه نمیتواند دلیل منطقی به ما بدهد که چرا خلفا آن قدر بر آنها ظلم میکردهاند و یکی امام موسی بن جعفر را به زندان میافکند و دیگری امام علی بن موسی را به ولیعهدی مجبور میکرد و دیگر خلفا چنان زندگی را بر ائمه سخت میگرفتند که این امامان به عسکری ملقب شدند. و وقتی که ما به دلیلی منطقی برای مظالم خلفا نسبت به ائمه نرسیم کمکم در پس ذهنمان اصل ظلمها مورد شک واقع میشوند و ته دلمان نسبت به واقعی بودن این مطالب تاریخی مشکوک میشویم. در این کتاب، نویسنده با قلمی شیوا، به ابعاد اجتماعی زندگی ائمه پرداخته و به ما نشان میدهد که هر کدام از این ائمهی بعد از امام حسین مترصد ضربه زدن به نظام جور و خلافت بودهاند، البته هر کدام به شیوهای خاص که منطبق با شرایط اجتماعی آن روزگار بوده است. اشکالی که من در هنگام خواندن کتاب به ذهنم رسید این است که آقای حکیمی در مورد مسائل تاریخی به کتاب شیخ عباس قمی ارجاع میدهد و نه به کتابهای روائی دست اول، و این، دلسردکننده است، از این جهت که این پیام را به ذهن متبادر میکند که احتمالاً نویسنده، یک عالم دینی به معنای معمول کلمه نیست و بیشتر به شریعتی شباهت دارد (که البته من آثار شریعتی را نخواندهام و از محمدرضا حکیمی هم این اولین کتابی است که خواندهام) و ممکن است همان اشکالاتی را که به شریعتی وارد میدانستهاند بتوان به او نیز وارد دانست.
(0/1000)
نظرات
تاکنون نظری ثبت نشده است.