یادداشت سامان
1404/3/18
راسکولنیکف، جوانی تهی دست که اندیشه ای فلسفی دارد مبنی بر اینکه انسان های برتر، حق دارند برای رسیدن به اهداف والا حتی مرتکب جنایت شوند. لذا یک پیرزن را می کشد تا با پول او بتواند خانواده خود را تامین کند. اما بر خلاف انتظار خود، دچار عذاب وجدان شدیدی می شود. داستایوفسکی در این رمان سعی دارد نشان دهد که اگرچه فقر و بی عدالتی اجتماعی سبب ارتکاب جرم می شود اما دلیل موجهی نیستند، هم چنین پیش از اعتراف راسکولنیکف، وجدان او به حد زیادی او را شکنجه می کرد لذا این وجدان آدمی، بهای سنگینی به انسان تحمیل می کند تا قانون.
(0/1000)
نظرات
تاکنون نظری ثبت نشده است.