یادداشت محمدعلی صفاری
1402/9/28
.. ..چون اون لحظه ایه ک من فهمیدم زمان اهمیت نداره. لحظه ای ک فهمیدم یه لحظات خاصی تا ابد طول میکشن. حتا بعد از اینکه تموم میشن ادامه دارن، حتا بعد از این ک مردین و دفن شدین، اون لحظات هنوز دووم می آرن، رو به عقب و جلو، به سمت بی نهایت. اونا هم زمان همه چیز و همه جا هستن. اونا معنی بخشن. اگه چیزی ک فکر میکنین اینه، من نمیترسم، لحظه ی مرگ پر از صدا و گرما و نوره، نوری چنان زیاد که منو پر میکنه، جذب میکنه: تونلی از نور ک بالا و بالاتر میره و اگه خوندن یه احساس باشه همینه، این نور، این بالا رفتن، این خندیدن.. بقیهشو خودتون باید بفهمین.. (قسمتی از کتاب) اگه شروع به خوندن این کتاب کردین و اولاش خسته شدین و جذبتون نکرد،ول نکنید وسط راه کتابو شاید مثل من از یه جایی تا آخرش خیلی لذت ببرید..✌🏻👌🏻
(0/1000)
نظرات
تاکنون نظری ثبت نشده است.