یادداشت محمّد صالحی بابادی
1403/3/29
داستان این کتاب در شهر بغداد و در دوران امامت امام موسای کاظم(ع) و حکومت هارون الرشید میگذرد و شخصیّت اصلی داستان، یکی از اصحاب امام(ع) به نام علی بن یَقطین است. وی وزارت هارون را بر عهده دارد؛ ولی به شکل مخفی و سرّی، عضو سازمان وکالت امام(ع) نیز هست و به شیعیان یاری میرساند؛ ولی بعضی از بدخواهان دربار عبّاسی، از عقیدۀ مذهبی وی و دلبستگیاش به امام کاظم(ع) خبردار میشوند و تلاش میکنند تا او و باقی اعضای سازمان وکالت و شخصیّتهای مؤثّر شیعه در بغداد را رسوا و دستگیر کنند و بدین ترتیب، شیعیان در مخمصه میافتند. با توجّه به متن کتاب و نام بردن از تعداد قابل ملاحظهای از بزرگان شیعه در این کتاب، به نظر میرسد که نویسنده برای نگاشتن این کتاب، مطالعات تاریخی داشته؛ ولی گاهی اشکالات تاریخی خاصّی نیز در این کتاب مشاهده میشود؛ مانند آنکه در این کتاب، به شیعه مذهب بودن اصمعی (شاعر معروف) اشاره شده که نگارندۀ این یادداشت، نمیداند نویسنده آن را با تکیه به کدام منبع تاریخی گفته. در داستان، وصف و بیان ظاهر اشخاص و اماکن، تا حدّی کم است و شاید به دلیل وجود تصویرگری در کتاب، نویسنده از نوشتن وصفهای بسیار برای فضاهای داستان، منصرف شده. شایسته بود که نویسنده در پایان کتاب، به پایان زندگی علی بن یقطین و سال وفات وی نیز اشاره میکرد. علاوه بر آن، نویسنده در کتاب، اسم تعدادی از بزرگان شیعه را در این کتاب آورده که به زندان میافتند یا فراری میشوند؛ مانند هشام بن حکم، محمّد ابن أبی عمیر، و عبدالرحمان بن حَجّاج. دربارۀ این اشخاص نیز شایسته بود که عاقبت کار آنان در پایان کتاب درج شود.
(0/1000)
نظرات
تاکنون نظری ثبت نشده است.