یادداشت شکوفه سادات مرجانی بجستانی

کهکشان نیستی: داستانی بر اساس زندگی آیت الله سیدعلی قاضی طباطبایی
        .
رمضانی که به واسطه همراهی با کهکشان نیستی برای من در نجف وکربلا گذشت.راستش تا به حال با این همه آیت‌الله،عالم،عارف،شیخ،عمامه به سر و...زیست نکرده و هم صحبت نشده بودم شاید بگویید آیا اینها باهم تفاوتی دارند؟بله بسیار! زیرا که در لباس روحانیت همچون هر منسب دیگری رده‌بندی خوب و بد وجود دارد
 
کتاب روایت آدم‌های مختلف از آیت الله قاضی است که خودش ترجیح می‌دهد سید علی قاضی صدایش کنند و هر کس از دریچه‌ی نگاه و تجربه مواجهه‌اش با او می‌گوید که شامل خانواده،اطرافیان،دوست و حتی دشمنانش می‌شود. 
 تو نیز همراهی با قاضی در حجره‌‌اش،سفرش،زیارتش،گفتگوها،مباحثات و عباداتش،حتی به وقت چایی خوردنش حضور داری،متعجب می‌شوی،متوقف می‌شوی، یاد می‌گیری،تامل می‌کنی و باز حرکت می‌کنی 

قاضی با همه نشست و برخاست می‌کرد درویش،گدا،قهوه‌چی،حتی با زورگیر وقالتاق نجف قاسم فاسق.همه شیفته‌ی او می‌شدند به شکلی که مسیر درست را می‌یافتند و به سمت نور حرکت می‌کردند

گرچه امثال قاضی همیشه مظلوم‌اند و شاید برای همین بود که قاضی از حافظ این بیتش را زمزمه می‌کرد: 
شرابی تلخ می‌خواهم که مردافکن بود زورش
 که تا یک‌دم بیاسایم ز دنیا و شر و شورش

بخش هایی از کتاب:
*تلاش کردن من برای فرار از من در توده‌ی رازآلود «من‌»های متراکم به سرانجام نمی‌رسید

*فرار کنید به سوی حسین(ع) برای پویندگان طریق فنا جز فرار به سوی حسین(ع) راهی نیست محال است انسانی به‌جز از راه سیدالشهداء به مقام توحید برسد

*اگر کسی نماز اول وقت بخواند و به مقامات عالیه نرسد مرا لعن کند.دنیا می‌خواهی نماز شب بخوان و اگر آخرت هم می‌خواهی نماز شب بخوان

*این بدن ما حکم استر را برای ما دارد هر جه بیشتر به خواسته‌های معقول آن برسی بیشتر می‌توانی از آن کار بکشی

*به‌راستی حقیقت روح چه بود که پس‌از مدتی کوتاه دوری از جسم بدن این‌چنین از هم می‌پاشید و اگر دیر می‌جنبیدی گند آن عالم را برمی‌داشت گویا قوام بدن به روح است و اگر روح بدن را رها کند بدن از هم متلاشی می‌شود

*برزخ سرزمین وجود انسان و عرصه مواجهه با حقایقی است که او خود به دست خود در دنیا تراشیده‌است چه در برزخ چه در قیامت و چه در بهشت و جهنم انسان با خود و اعمالش روبرو می‌شود

کاش همچون قاسم فاسق (سردسته‌ی ارازل نجف) به وقت توبه این چنین با خدا عهد ببندیم
«خداوندا قاسم دیر آمده ولی مردانه چاکر درگاهت خواهد بود»

آری قاضی تفسیر رسد آدمی به جایی که به جز خدا نبیند بود 

و حقیقتا که 
ملا شدن چه مشکل!
آدم شدن محال است.

 
#کهکشان_نیستی #سید_علی_قاضی #آیت الله_قاضی #کتاب #محمد_هادی_اصفهانی
      
23

44

(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.