یادداشت سیدمحمد هاشمی

        از نکته‌های مثبت این جلد به نسبت قبلی‌ها اضافه شدن کاراکترهای جدیدی بود که واقعا جدید بودن و کپی پیستِ قبلی‌ها صرفا با یه اسم متفاوت نبودن. توی این جلد بود که محسن به خاطر جدا شدن از محیط خونه و رفتن به دانشگاه بعد از تقریبا دو جلد دوباره به شخصیت اول داستان از نظر اهمیت و قدرت پیشبرد قصه تبدیل شد. اضافه شدن جو سیاسی دانشگاه‌ها تو دهه‌ی ۷۰ هم نکته‌ی جالب دیگه‌ای بود که چون زیاد بهش پرداخته نشده بود و تو ذوق نمی‌زد جالب بود. 
ادبیات و حتی شوخی‌هایی که تو این جلد اومده بود با قبلیا یه مقدار متفاوت بود. نمی‌دونم به خاطر بزرگ‌تر شدن شخصیت اصلی و باز شدن روی بقیه‌ی کاراکترها تو روی اون بود؛ یا به خاطر گذر زمان تو دنیای واقعی و باز شدن دست نویسنده برای استفاده از اون شوخی‌ها. ترجیح میدادم قصه بدون این مدل شوخی‌ها جلو بره. 
برخلاف جلدهای قبلی، این جلد تنها جایی بود که بهم این حس رو داد که نویسنده داستان رو تموم نکرده چون قراره بعدا ادامه‌ش رو بنویسه. توی قبلی‌ها داستان برام تموم می‌شد و اگه اون جلد می‌شد جلد آخر هم لطمه‌ای به قصه وارد نمی‌شد. 
از نکته‌های مثبت دیگه‌اش پخته‌تر شدن کاراکترهایی مثل زن‌دایی و محمد بود. از اون حالت کاریکاتوری قبل در اومده بودن و تعاملشون با بقیه افراد خیلی منطقی‌تر و واقعی‌تر بود. شخصیت‌های جدید هم بد نبود. ابی و حسام بخش جالب ماجرا، مرتضی و خانم شهریاری بخش متوسط ماجرا و انوش بخش نچسب ماجرا رو تشکیل میدادن.
برگشتن امین و فرهاد فوق‌العاده بود و تغییر شخصیت‌شون هم به طرز جالبی اتفاق افتاده که نه زیاد از اون شخصیت قدیمشون دور بشن و نه عین همون باشن. مثل چیزی که تو واقعیت هست. 
      
2

0

(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.