یادداشت Yasesefid_135
1403/11/8
داستان کتاب درد(یا همان مردان نامرئی) از رنج یک جانباز قطع نخاع شروع میشود و به سال 63 و عملیات عاشورا میرود و با قطع نامه 598 به پایان میرسد. این بار قرار است پای داستان جنگ از زاویه دید بچههای واحد اطلاعات عملیات بنشینیم. تنوع شخصیتها و پردازش آنها حقیقتا خوب از کار در آمده است. روایت داستان، در واحد اطلاعات عملیات باعث شده کتاب به جز اینکه در دسته رمانهای دفاع مقدس قرار میگیرد ورود خوبی هم به ژانر معمایی داشته باشد و سعی کند با رمزگشایی تدریجی از گرههای داستان خواننده را با خود همراه کند. بدون شک در این مورد هم آقای کامیار موفق بودند. حضور شخصیتهای متنوع و با اعتقادات مختلف باعث شده خواننده دیده واقعی تری نسبت به دفاع مقدس و حوادث آن پیدا کند. اما بر عکس خیلی از رمانهای این چنینی ادبیات این داستان ضد جنگ نیست! نام بردن از افراد حقیقی مثل سردار قانی، قالیباف، رضایی و... و حضور در جلسات فرماندهان نشان میدهد داستان بر اساس واقعیت نوشته شده است و این نیز یکی از ویژگی های مثبت دیگر کتاب است. تنها چیزی که در قسمت پایانی اذیتم کرد پرشی بود که یک دفعه بعد از سفر درمانی شخصیت اول به آلمان اتفاق افتاد. بعد از این ماجرا دیگر خواننده از سرنوشت جاسوسهای ایرانی و عراقی با خبر نمیشود و نمیفهمد چه طور جنگ در جبهه ایران دچار چنین رکود دردناکی میشود. شاید اگر در پایان بندی تمام گره هایی که در طول داستان دنبالشان کردیم باز میشدند خواننده با حال بهتری کتاب را تمام میکرد. در کل کتاب درد که در چاپهای جدید به نام مردان نامرئی منتشر شده است یک رمان جاندار و جذاب است و به نظر من یکی از بهترینها در ژانر خودش است.
(0/1000)
نظرات
تاکنون نظری ثبت نشده است.