یادداشت سیده فاطمه مطهری
1404/1/31
چند سالیه این سبک کتاب، زندگینامه شهید، یا نخوندم یا تک و توک خوندم یا فقط تورق کردم. چرا؟ چون اکثرا تو یه سبک و سیاق نوشته میشن و برای من که اکثر کتابای انتشارات روایت فتح رو در اوایل جوونی خوندم، حد اشباع برام رسیده بود ولی این کتاب رو بخاطر خود سوژهاش خوندم. چون از محسن حججی هیچی نمیدونستم جز ماجرای اسیری و شهادتش شهیدی که ازم چند سال کوچیکتره و طرز شهادتش خیلی خیلی خاص و ناراحتکننده بود. اینها تنها چیزهایی بود که از حججی میدونستم برای همین کتابش رو خوندم تا بیشتر ازش بدونم، مخصوصا کودکی و نوجوونیش از این جهت و انگیزهای که برای خوندنش داشتم، به حد مطلوبی به هدفم رسیدم و شهید محسن حججی رو حدودا شناختم، رفتارهاش، عادتهاش، خصوصیات اخلاقیش از کودکیش تا جوونی، تا حدود زیادی تو این کتاب از زبون آدمهای مختلف اطرافش گفته شده و از نوع روایتها تقریبا میشه فهمید غلو و ناراستی نداره ولی روایتها ترتیب بهتری میتونست داشته باشه، مثلا اینکه روایت اول از دایی شهیده، کسیکه از جوونی این شهید وارد زندگیش شده، از نظر من جالب نبود. شاید نویسنده از لحاظ روایت دایی اونو اول گذاشته که باز هم به نظرم بهتر بود چنین روایتی، وسطهای کتاب میاومد. در کل از کتاب راضی بودم و با چندین روایتش اشک ریختم و بغض کردم سلام و درود خدا بر شهدای راهحق، از اولین تا آخرینشون
(0/1000)
نظرات
تاکنون نظری ثبت نشده است.