یادداشت مینا خالقی
1404/1/19
"چهل قلپ کار" کتاب جالبی درباره داستان اولین کار کردنها و اولین دستمزدهاست. روایتکننده این داستانها نوجوانان نسل قبل یا به نوعی پدر مادرهای ما هستند؛ اما ناشر تغییراتی رو مطابق زمان حال توی داستانها اعمال کرده. مثلا اگه اسم فیلمی گفته شده بوده، با اسم فیلمی که الان برای نوجوانان آشنا باشه جابهجا شده و تغییراتی از این قبیل. توی این کتاب، داستان بچههایی رو میخونیم که به دلایل مختلفی احساس کردند نیاز به درآمد دارن و بعد خیلی ساده دنبال کاری که توانش رو داشتند رفتند و با درآمدش به اون چیزی که آرزوشون بوده رسیدند. بعضیا هم بعد از گرفتن دستمزد، اون رو صرف کارای خیریه یا کمک به پدر و مادر کردند. شاید خوندن این تجربیات به ما و نوجوانانمون جسارت تجربه رو بده. کار کردن و کسب درآمد میتونه اعتمادبهنفس و رضایت درونی زیادی برای آدم به ارمغان بیاره. به خصوص وقتی توی سنی باشه که بچهها کمتر جدی گرفته میشن. هر داستان سه صفحهس و داستانها ارتباطی با هم ندارند. همین مرتبط نبودن از جهتی خوب و از جهتی بده. از این جهت خوبه که میشه راحت هرچندتا رو خوند، از وسط از آخر از هرجا. اما چون آدم منتظر ادامه یک اتفاق و ماجرا نیست ممکنه خوندن کتاب براش طول بکشه. برای دوره دوم دبستان و دوره اول دبیرستان مناسبه هرچند برای منِ ۳۵ ساله هم جالب بود😅
(0/1000)
نظرات
تاکنون نظری ثبت نشده است.