یادداشت رعنا حشمتی
1403/4/11
3.1
23
بدون هیچ مقدمهای داستان شروع میشه: یه جسد پیدا شده! رامون که یه مغازهداره جسد یه دختره رو پیدا میکنه و در حالیکه که فقط یکی دوبار دیدتش مردم شایعه میکنن که این دختره که مرده، آدلا، دوستدخترش بوده. رامون هم تحت تاثیر قرار میگیره و به هیچکس نمیگه که این اطلاعات درستی نیست. که آدلا دوستدخترش نبوده. احساس مسئولیت میکنه و حسابی در نقشش فرو میره. ما روند پخش این شایعه رو در بین آدمها میبینم و داستانهای کوچکشون رو میشنویم. شخصیتها رو بیشتر میشناسیم و با درونشون آشنا میشیم. کتاب شبیه باقی داستانهای جنایی نیست. فقط یه روایته که قتل آدلا مسائل کتاب رو به هم وصل میکنه. به همین دلیل مطمئن نیستم که اصلا جنایی باشه یا نه. + نویسندهش فیلنامهنویس فیلمهای معروف و جالبی مثل بابل و ۲۱ گرمه!
(0/1000)
رعنا حشمتی
1403/4/11
0