یادداشت محمد صادق جوادزاده

        داشتن و نداشتن از همینگوی یه داستان تلخ و تیره درباره‌ی تفاوت فاحش بین فقیر و غنیه، جایی که مرز بین درست و غلط کم‌رنگ می‌شه و بقا به هر قیمتی، اصل زندگیه.

داستان حول هری مورگان می‌گرده، یه ناخدای قایق که توی هاوانا و فلوریدا زندگی سختی داره. وقتی کارهای قانونی دیگه خرج زندگیش رو تأمین نمی‌کنن، مجبور می‌شه تصمیم‌های دیگه‌ای بگیره. 

همینگوی توی این رمان، برخلاف آثار دیگه‌ش، یه فضای تیره‌تر و خشن‌تر می‌سازه. شخصیت‌ها خاکستری‌ان، آدم خوب یا بد مطلق وجود نداره، فقط کسایی هستن که سعی می‌کنن توی یه دنیای ناعادلانه زنده بمونن، حتی اگه مجبور باشن از خط قرمزها عبور کنن.

داستان در زمان انحطاط آمریکای جنوبی پیش می‌ره. اثر جالبیه که چندین فیلم (با بازی همفری بوگارت و در ایران ناخدا خورشید) هم ازش ساخته شده. 


      
2

0

(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.