یادداشت سید حسین مرکبی
1400/7/27
نمیشد شبی بیشتر از ۳ صفحه از کتاب را خواند. ۳ صفحه که میخواندم تمام بدنم عرق میکرد و از پشت میز بلند میشدم و میرفتم دوری بزنم تا دمای بدنم بیاید پایین. شبهای متوالی طول کشید تا حدود ۲۹۰ صفحه از کتاب را خواندم و یادداشت برداشتم. اما آخرش صبرم زودتر از کتاب تمام شد و رهایش کردم. احساس میکردم کسی دارد با چاقوی پوستکن، پوست بدنم را میکند. این درست احساسی است که یکی از شبها هنگام خواندن کتاب بهم دست داد. بعدها کسی را دیدم که چون مجبور بوده این کتاب را برای پایاننامهاش دو بار بخواند، دو بار با این کتاب تب کرده بود! بار اول نفهمیده بود به خاطر کتاب است، اما بار دوم وقتی با آغاز کتاب علائم تب پیدا کرده بود فهمیده بود بیماری دفعهی قبل نیز به خاطر کتاب بوده و از خواندن دست کشیده بود. کتاب هولناک و یگانهای است. بسیاری از سرگشتگیهای ما که در دل سنتهای ابراهیمی یونانیشده به دنیا آمدهایم در این کتاب صورتبندی و بازگو شده. کتاب حرفهای بسیاری دارد دربارهی نسبت میان انسان و خدا و عقل و ایمان و عشق و زبان. شنیدهام اسپانیاییها معتقدند اونامونو پیامبر بوده است و هیچ بعید نیست.
13
(0/1000)
حامد گلمکانی
1401/8/10
0