یادداشت FaMoSa
1403/10/24
مقایسه کنید، توصیف چند جملهای یک شیعه رو در این بریده: «و غدیری مهاجر تنهایی ست که بالاتر از رفاه میخواهد و بیشتر از آزادی و عدالت. در این روز و در این غدیر گسترده، این مهاجر تشنه میتواند سیراب شود و این بالاتر و بیشترها را بدست بیاورد از دست پیامبر صلی الله علیه وآله و با جام ولای علی علیهالسلام.» و توصیف چند جملهای یه دنیاپرست رو در این بریده: «هنگامی که انسان خود را بیشتر از یک دهان نمی بیند که با یک مشت روده گره خورده و به آلت تناسلیش ختم می شود. این دهان دراز، دیگر نه دین می خواهد و نه امام و نه رهبری و ولایت؛ که غریزه برای این و بالاتر از اینها کافی است.» توصیف اولی، توصیف کسیه که امام داره و امامش متصل به خداست... و تحت ولایت خداست... توصیف دومی، توصیف کسیه که وِل شده تو دنیا!! موندم تو توصیف دومی که ظاهرا تمام همّو غمشون غرایز حیوانیشون هست، دقیقا فرقشون با حیوانات چیه؟؟ حیواناتم نرها و مادههاشون دنبال جلوهگری برای همدیگهن، تا به غرایز آلت تناسلیشون برسن! بعد بسته به درنده بودن یا نبودنشون، دنبال شکار و خوردن هستن و یا چریدن و خوردن! و دنبال یه جایی برای خوابیدن! و بعضیاشون از همدیگه دزدی هم میکنن و همدیگه رو میچاپن مثل میمونها! و بعضیاشون میپرند پاچه همدیگه رو میگیرن مثل سگها! و و و و ...! واقعا نیک که بنگری، این دسته دوم با اینکه ظاهرشون شکل انسانهاست چقدر پوچن! ولی یه فرقی دارن با حیوانات! فرقشون اینه که فاز روشنفکری هم میگیرن برای گروه اول!😅 درست با همین قدر حجم عظیم تناقض بین گروه اول و دوم! کتاب خوبی بود مخصوصا از این بعد که آدمو به فکر فرو میبره.
(0/1000)
نظرات
تاکنون نظری ثبت نشده است.