یادداشت

آیلار

1403/6/16

و هر روز صبح راه خانه دورتر و دورتر می شود
        کتاب و هر روز صبح راه خانه دورتر و دورتر میشود از فردریک بکمن یه کتاب کوتاه شصت صفحه ایه، درمورد همسر، پدر و پدربزرگی که دارد فراموشی میگیرد. 
این کتاب در عین کوتاه بودن دلنشینه، بخاطر اینکه احساساتی چون غم و عشق رو در وجودت به جریان می اندازه. 
در داستان به معنای اسم کتاب پرداخته میشه و بنظرم حتی اسم کتاب هم زیباست. 
راستش وقتی این کتاب رو میخوندم یاداُوه در کتاب مردی به نام اُوه می افتادم، شاید چون هردو به ریاضی علاقه مند بودند؟ 
با این حال فکر میکنم کسانی که با قلم بکمن اشنایی دارند بیشتر براشون لذت بخش و تامل برانگیزه. 
      
787

36

(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.