یادداشت R.

R.

دیروز

تبر
        مقدمه کتاب:
این رمان داستان نوجوانی است که پدر و مادرش جدا از هم زندگی می کنند. او برای نخستین بار سوار هواپیمایی ملخی می شود تا به دیدن پدرش برود. در راه خلبان هواپیما سکته می کند و نوجوان تمام تلاشش را می کند تا با برج مراقبت تماس بگیرد. هواپیما سقوط می کند و او در محیطی ناشناخته تنها می ماند، تنها با یک تبر.
این داستان، داستان مبارزه برای زنده ماندن و اهمیت امید داشتن به آینده و سرسری نگرفتن آموزشهای گذشته است.
***
ترجمه شده به اسم "تبر" از نشر سروش، مترجم: متین پدرامی، که واقعا تشکر میکنم از ایشون بابت این ترجمه عالی.
واقعا عالی بود این کتاب واقعا دوسش داشتم.
همین الان فکر می کنم بهتره چندتای دگ ازش بگیرم تا برای هدیه دادن استفاده کنم.
      

0

(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.