یادداشت

داستان رویانا: تاریخ شفاهی دکتر سعید کاظمی آشتیانی در پژوهشگاه رویان
        امثال دکتر «کاظمی آشتیانی» یک سبک زندگی منحصر به فرد دارند؛ گویی هر کاری که بخواهند می‌توانند انجام بدهند. هرچه بیشتر با این مرد بزرگ آشنا می‌شوم، بیشتر پی می‌برم به اینکه چه کار ناممکنی را ممکن کرده.

در روزهایی که هیچگونه حمایتی از حاکمیت دریافت نمی‌کرده، به فکر دستیابی به دانش لقاح مصنوعی بوده چراکه در آینده‌ای نزدیک، کشور به این دانش نیاز پیدا می‌کرده. از این انسان، اینگونه تعبیر می‌کنم: یک چریک در عرصه‌ی علوم پزشکی.

البته شیوه‌ی نگارش کتاب، بسیار دریغ‌آفرین است؛ پراکندگی مطالب، چاله‌های تاریخی، تغییر روایت از سوم شخص به اول شخص و... کتاب را از نظر فنّی ضایع می‌کند. به غیر از بخش خاطرات دکتر بهاروند، هیچ جذّابیت روایی در کتاب مشاهده نمی‌شود (که البته متن این بخش نیز ظاهرا از یک کتاب دیگر برداشته شده است). البته نباید از نمایه‌ها غافل شد که توضیحات علمی خوبی در این بخش گنجانده شده.

به هر حال اگرچه این کتاب به عنوان یک کتاب اصلا به دلم ننشست، ولی از آن جهت که مرا یک قدم به آشنایی بیشتر با شخصیت دکتر کاظمی نزدیک کرد، تجربه شیرینی بود...
      
10

1

(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.