یادداشت نـادری
1404/5/28
معتقدم هر کتابی در زمان خودش باید خوانده شود، پس اینکه من "کتاب آه" را قبلا از طاقچه خریده ولی نخوانده رهایَش کرده بودم و الان بعد از مدتها دوری از کتاب به سراغش رفتهام، نه بهخاطر علاقه به کتاب کاغذی است و نه در اولویت نبودن کتابهای مجازی، مطمئنم دلیلش این بوده که این کتاب رزق اشک را برای محرم کمتوفیق امسالم نگهداشته بود. کتاب با موضوع بازخوانی مقتل اباعبدالله الحسین علیهالسلام است که در نوع خود، هم از لحاظ حجم و هم از نظر محتوایی کتاب سنگینی محسوب میشود ولی این نکته ابدا منجر به ملالآور بودنش نشده و چهبسا ادبیات نثرگونهاش بر جذابیتش افزوده است. اما چند نکته؛ اول: از آنجایی که به تاریخ مذهبی علاقهمندم میتوانم بگویم بخش بزرگی از کتاب برایم تکراری بود چون قبلا در این زمینه مطالعاتی داشتم ولی دلم میخواست این مقتل را بخوانم چون به قول نویسنده برای یک بار هم که شده باید بدانیم اول تا آخرِ این ماجرای بزرگ تاریخی چهطور رقم خورده است. دوم: باز هم باتوجه به مطالعات گذشتهام، به نظرم چنین کتابی باید از اقوال و روایتهای تحریف شده حفظ شده باشد ولی در یکی دو مطلب این مهم رعایت نشده. مثلا اینکه حضرت زینب با دیدن سر برادر بر نیزه، سرش را در ملاعام به مهمل بکوبد، باتوجه به شخصیتی که در روایات از ایشان معرفی شده باورکردنی نیست و با اسطوره صبر بودنشان منافات شدیدی دارد. یا آنجا که امام سجاد علیهالسلام به حضرت زینب در مجلس یزید میگوید خاموش باش، روایت به نحویست که مخاطب از این کلام، ترکِ ادب و ترس داشتن امام معصوم از بهخطر افتادن جان خودش برداشت میکند. سوم: لغتنامهای که در انتهای کتاب آورده شده، از نگاهِ من حرکت احترامآمیزِ نویسنده به مخاطب و زمانیست که برای این کتاب صرف میکند یعنی هم دایره لغات مخاطبش را بزرگتر کرده و هم برای فهمیدن لغات سخت و سنگین او را از رفتن به سراغ کتابهای دیگر بینیاز میکند. و در آخر حتم دارم چنین کتابی بر پایه عشق به اباعبدالله الحسین علیهالسلام به نگارش درآمده، پس اگر نمهای از این عشق در دل آدمی نباشد نمیتواند لذت خواندنش را مزمزه کند. باشد که با همین عشق عاقبتبخیر شویم.
(0/1000)
نظرات
تاکنون نظری ثبت نشده است.