یادداشت مهیا محبی
6 روز پیش
وقتی بین برنامه هام سردرگم بودم شروع به خوندن این کتاب کردم طراحی جلدش برام جذاب بود. و از اسم کتاب فکر کردم قراره بهم بگه با هر روزم دقیق چیکار کنم ولی برخلاف چیزایی که راجبش میگن این کتاب به چند تا دیدگاه واقع بینانه اشاره میکنه که اضطراب آینده رو دور میکنه، تورو به لحظه اکنون میکشه، و بهت میگه انتظارات دیگران حتی اگه براورده هم بشن کمکی به امنیت آیندت نمیکنه یعنی در واقع ما رو از این حقیقت تلخ که آدمای محدودی هستیم نجات نمیده! واقع بینی کتاب کمک میکنه از خودت بپرسی چه کاری برات ارزش این رو داره که هفته های زندگیت رو صرفش کنی و همین تمرکز رو خرج کار درست بکنی! دست کشیدن از کمال گرایی حس زندگی کردن و خوشبختی واقعی بین آوار های زندگی رو نشون میده کتاب در واقع به رضایت دادن به واقعیت زندگی اشاره میکنه ، اینکه کیهان به زنده یا مرده بودنت اهمیت نمیده در واقع خودت فقط برای خودت مهمی ، باید دست به کار بشی و در هر لحظه کار مهم همون لحظه رو انجام بدی ، اینکه در کنار جسور بودن و بلند پروازی خودت رو از آرزو ها و اتفاقاتی که هیچ وقت قرار نیست رخ بدن رها کنی اینجوری زندگی جلو میره... البته دیدگاه هر نویسنده ای روی نوشتن کتابش اثر میذاره اینجور نیست که همه حرفاش درست باشه نویسنده اعتقادی به معاد و دنیای دیگه نداره و چیزهایی که ممکنه با باور ما در تضاد باشه و یا برخی حرفاش با باورهای همپوشانی داشته باشه و به درک عمیقتر کمک بکنه:) مهم اینه شما تکه های گمشده موردنیازتون رو از بین این صفحات بردارید♥️
(0/1000)
نظرات
تاکنون نظری ثبت نشده است.