یادداشت Taha. b
1403/4/3
3.6
22
حسرت ببرم به خواب آن مرداب..... 🔘 با پیش زمینهٔ یه کتاب خنده دارِ بی معنای فانتزی شروعش کردم و با یک کتاب عمیقِ خشنِ روانشناسانه مواجه شدم - داستان داستانِ تضاده، دو برادر به نام چارلی و ایلای که یکی از این دو زیبا سنگدل و دیگری زشت و دل رحم یکی از این برادر ها با سرسختی تمام آدم می کشه و یکی از برادر ها با دل رحمی بیشتری آدم می کشه، یکی از این برادر ها خسیسه و یکی دیگه از اونا دست و دل باز و همین تضاد هاست که کتاب رو پیش می بره - فضا سازی بسیار فوق العاده و شگفت انگیزه به طوری که میشه خودت رو وسط ماجرا تصور کنی و کار عجیب و غریب نویسنده این جاست که صحنه های بسیار دردناک و مشمئز کننده رو جوری توصیف می کنه و قلم نویسنده کاری می کنه که اون صحنه ها برای ما یه چیز خیلی عادی میشه و ما هم مثل دو برادر قاتل داستان عادت می کنیم و چیز خیلی عادی میشه و در همین نقطه ست که نویسنده با خنده به مخاطب میگه « به غرب وحشی سلام کنید » - ایضا شخصیت پردازی هم عالیه ما چارلی و ایلای رو می شناسیم، درکشون می کنیم ما همهٔ شخصیت ها حتی شخصیت هایی با کمترین تاثیر گذاری در داستان و حتی کارکتر هایی که دارن از بقل برادر های ما رد میشن رو شاید فقط با یک توصیف ما درکش می کنیم چون پاتریک دوویت برای ما انسان می سازه، انسانیت می سازه انسان هایی که حرص و طمع اون هارو فرا گرفته ولی هنوز ذره ای نور درون خودشون وجود داره، ما با چارلی و ایلای همزاد پنداری می کنیم چون سرچشمه اشون خود ماییم سرچشمه اشون درون ماست و همین انسانیت و تردید های توی قصه ست که ما رو به لبخند وا می داره همین تردید برادر سنگدل ما چارلیه که اتمسفر رو حال خوب کن می کنه و نه تلاش مذبوحانه نویسنده برای خندوندن مخاطب - اگر برای فضای نه چندان کمدی و یا قهقهه زدن پیش این کتاب میاید این کتاب رو اصلا پیشنهاد نمی کنم این کتاب از اون کتاب هاست که وقتی تموم میشه ردش و اثرش درون شما می مونه همهٔ شخصیت ها رد پاشون رو روی قلب شما گذاشتن این کتاب کاری می کنه که شما بهش فکر کنید شما به دو برادر فکر کنید و تا مدت ها رهاتون نمی کنه. -سی درصد پایانی کتاب خیلی سنگین و غمناکه و وقتی کتاب به مقصد پایانی خودش می رسه با یک پایان درخشان و غیر کلیشه ای کاری می کنه که مسیر برای ما لذت بخش و غم درونی داستان در پایان مارو لبالب از احساسات مختلف می کنه و وقتی کتاب رو می بندی با یک حال خوب و لبخند کتاب رو روی کتابخونه می گذاری نمی دونم چطوری احساساتم رو درمورد سی درصد پایانی کتاب و غمی که در سی درصد پایانی کتاب ابراز کنم ولی واقعا سی درصد پایانی تجربه غم انگیز دل نشینیه از کتاب لذت بردم 🌿/) پ. ن : به قول پیمان خاکسار در مقدمهٔ کتاب، بعد ها درمورد پاتریک دوویت بیشتر خواهیم شنید
(0/1000)
1403/4/3
0