یادداشت امید احدی رشید

        کتاب زوال بشری یه جور اعتراف‌نامه‌ست. تکه‌پاره‌ای از زندگی یه آدم که نمی‌تونه با دنیای بیرون کنار بیاد. دازای با زبانی بی‌رحمانه، زندگی یه انسان شکننده رو روایت می‌کنه که از کودکی تا بزرگسالی، مدام نقابی به صورتش داره، نقش بازی می‌کنه و در نهایت دچار فروپاشی می‌شه.
قهرمان داستان انگار از اول از زندگی عقب بوده. نه با خانواده‌اش جور بوده، نه با آدم‌ها، نه با قواعد اجتماع. دازای به طرز دردناکی موفق شده صدای آدم‌هایی رو بنویسه که انگار از بدو تولد از متنِ زندگی به حاشیه رونده شدن؛ کسانی که درونشون پر از ترسه، پر از تهی‌بودن، پر از میل به مرگ.
زوال بشری یه جورایی روان‌کاویِ بی‌پرده‌ی روح انسانه. روایت انزوا و افسردگی؛ و موفق می‌شه خواننده رو هم با خودش بکشونه به دل اون تاریکی؛ یه تاریکی آشنا!
      
35

2

(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.