یادداشت مـاهـ در آغـوشـ خـورشـیـد 🌔

زورکی نمی روم مدرسه ی جادوگری
        اول بگم این کتاب یکی از کتابهایی بود که قطعا اگه تو بچگی میخوندم عاشقش میشدم و الان اگه میخواستم نظر درموردش بنویسم بنظرم فوق‌العاده بود ولی اگه دوباره تو همین سن میخوندم می‌فهمیدم ذوق بچگونه ای داشتم.
کتاب داستان یه دختره که بازیگر نمایشنامه های شکسپیره و مادربزرگش اون رو به زور به مدرسه جادوگری میفرسته . دختر داستان هم تو کل داستان دنبال اینه که فقط یه راه فرار پیدا کنه .
داستان بچگونه بود و از دوستم امانتش گرفتم . 
این که همش به فکر فرار بود آدم  رو کسل می‌کرد.  
ولی خب از طرفی هم خوشحالم که تونستم یکی از کتاب هایی که برای قبلا میخواستم رو بخونم.
پ.ن: فکر کنم اون معجون های مامانبزرگش ابشنگولی بوده✔️
      
29

4

(0/1000)

نظرات

یادش بخیر من چندسال پیش خوندمش
 جلد دومش رو هم یکی دوسال پیش از نمایشگاه گرفتم ولی نخوندمش 
متاسفانه الان دیگه خیلی برای خوندنش سنم زیاده 😂💔
2

1

باید دوباره بشینم جلد اول رو یه روزی بخونم بعد جلد دوم رو😁از جلد اول چیز خاصی به خاطر ندارم.
@My_bute_book 

1