یادداشت طناز
1403/10/3
«صدای اهنگ رو اونقدر بلند میکنم که احساس شه اهنگ درون منه و داره مثل خون تو رگهام پخش میشه.» «یه زندگی معمولی چیزیه که من از وقتی که یادم میآد میخواستم این چیزیه که از تو تختم سعی کردم تو ذهنم بسازم .» «احساس میکنم آتیش گرفتم ولی یه جور آتیش خوب که یعنی من زندهام.» «و من تو کف اتاق و تو خاک و از اونجا تا هستهی تاریک و عمیق زمین فرو میرم.» «زندگی متفاوت.دنیای متفاوت. قوانین متفاوت.ما هیچوقت اون دنیای قدیمی رو پشت سر نمیذاریم .ما فقط یه دنیای جدید خلق میکنیم.» «تا روزی که زنده هستی همیشه یه چیزی منتظرته و حتی اگر اون چیز بد باشه و تو بدونی که اون بده چکار میتونی بکنی ؟تو نمیتونی دست از زندگی کردن برداری.» یکم از معمولی بهتر بود و دوستش داشتم. همین.
1
(0/1000)
نظرات
تاکنون نظری ثبت نشده است.