یادداشت راضیه بابایی

        ملت رنج‌دیده به‌پا می‌خیزد.

❌️خطر افشای خط داستان
❌️نسخه‌ی دیگری را خوانده‌ام.

رستاخیز آخرین اثر لئو تولستوی است. قبل از این کتاب آناکارنینا، جنگ و صلح و مرگ ایوان ایلیچ را خوانده بودم.دو رمان و یک داستان بلند.
رستاخیز در زمره رمان‌ها به شمار می‌آید ولی خوب بود تولستوی قالب داستان بلند را برایش انتخاب می‌کرد. در این کتاب او بی‌پرده‌تر از آثار قبلی از جهان‌بینی و اعتقادات سیاسی_اجتماعی‌اش می‌گوید. به نحوی که داستان را تحت‌تاثیر قرار می‌دهد و رمان را به گزارشی هنرمندانه در مورد زندگی و رنج توده مردم و زندانیان در زمان تزار تبدیل می‌کند.
این نقطه ضعف بعد از یک‌سوم ابتدایی کتاب مخاطب را آزار می‌دهد. خواننده به دنبال شروع جذاب و سوژه‌ی گیرای اثر است و می‌خواهد داستان‌پردازی بیشتری از ماسلوا و دیمیتری،شخصیت‌های اصلی داستان بخواند. اما پس از آن شروع جذاب، تولستوی سوژه را رها می‌کند و نیاز نمی‌بیند به ماسلوا بپردازد در عوض نگاه قضاوت‌تر تولستوی به گردش در جامعه می‌پردازد و اشراف،دهقانان،زندانیان،کارمندان و اعضای خانواده خود را رصد می‌کند. افراد گوناگونی وارد داستان شده و قصه‌ی درد آنها نقل می‌گردد ولی ربطی به خط اصلی داستان ندارند. در این میان بارها نظرات نویسنده را در مورد اجتماع مورد ستم روسیه در شهر و روستا می‌خوانیم به قدری که مفاهیم تکراری می‌شوند.
در پایان کتاب نیز تولستوی برای یافتن راهی که روح آزرده‌‌اش را آرام کند، نظرات مذهب و مسیح را با خوانش انجیل وارد اثر می‌کند تا روش کشورداری حکومت تزاری و رفتارش با مردم را به چالش بکشد.
داستان خطی و ساده‌ی کتاب نیز با پایانی قابل حدس به انتها می‌رسد.
ترجمه کتاب روان و ساده‌فهم است و خوانش کتاب برای یک بار خالی از لطف نیست.
امتیاز کتاب ۳ از ۵

#معرفی_کتاب
#بره_موم
#لئو_تولستوی
#پرویز_شهدی
#نشر_به‌سخن

https://eitaa.com/vazhband
      
159

13

(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.