یادداشت مریم محسنی‌زاده

        رمان نوجوانِ "موهای تو خانهٔ ماهی‌هاست" به وقایع قیام مردم ورامین در اعتراض به دستگیری امام خمینی می‌پردازد. 
شخصیت اصلی طی حوادثی، درگیر این ماجرا شده و با دختری از غاضریه آشنا می‌گردد. ورود این شخصیت به داستان، به رمانی که در نگاه اول سیاسی‌اجتماعی به نظر می‌رسد، جنبهٔ رئالیسم جادویی می‌دهد.
خبوشان با ارجاع به فرامتن عاشورا، به داستان بُعدی مذهبی و حماسی می‌دهد و دو روایت موازی می‌آفریند. همچنین دیالوگ‌های دختر غاضریه پیرامون کربلا به‌خوبی به متن می‌نشيند. اگرچه اسبِ سفید توی نیزار می‌توانست با ربط داده شدن به شخصیت اصلی، به نحو باورپذیرتری نمادی از اسبِ ذوالجناح بشود یا عنوان جذابِ "موهای تو خانهٔ ماهی‌هاست" انگار چندان به متن ننشسته است. به‌علاوه، ریتم و هیجان حوادث گاه کم می‌شود یا برخی از کُنش‌های شخصیت اصلی در همراهی با قیام‌کنندگان، چندان باورپذیر درنیامده است.
مسئلهٔ دیگری که در کتاب به چشم می‌خورد، استفاده از معدودِ واژه‌های بومی در داستان است؛ مثلاً دیفال یا دستغاله که با زبانِ کلی رمان همخوانی ندارد.
رمان، با ایده‌ای خوب و قلم‌ ادبیِ زیبایی نوشته شده و با اغماض، برای نوجوانانِ علاقمند به انقلاب مناسب است. خبوشان در طیِ داستان، به سخنرانی‌های امام خمینی و تاریخ ارجاع می‌دهد. نویسنده در این‌باره می‌گوید:" وقتی تاریخ در قالب رمان خوانده می‌شود، برای خواننده درکش لذت‌بخش‌تر می‌شود."
کتاب، بهترین اثر جشنوارهٔ داستان انقلاب و اثر برگزیدهٔ جشنوارهٔ اشراق شده است.
      
46

8

(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.