یادداشت
1400/12/1
2.7
13
پزشکی که در سال ۱۶۵۶ همراه با پادشاه لهستان به دورافتادهترین گوشههای سردسیر اروپا رفته، جایی که آخرین لایههای تمدن بشری یافت میشود و بیرون آن ناشناخته است، به دلیل بیماری خودش ناگزیر میشود مدتی را همانجا بماند تا بهبود یابد. سرزمین ملالآوری که هیچ سرگرمی درخوری ندارد تا روزی که دو کودک وحشی عجیب شکار ساکنان کوشک میشوند و سرانجام یکیشان پس از مدتی زبان به سخن میگشاید... داستانی کوتاه، خواندنی، با نثری کند و فاخر که حس جهان سرد و خیالانگیز داستان را به خوبی در خواننده فراهم میآورد تا آماده رویارویی با شگفتی آخر داستان شود و او را به فکر فرو برد که شاید تا همین چندی پیش در گوشههای تمدن بشری، گونه بشر شیوههای زیست متفاوتی را از سر گذرانده باشد.
(0/1000)
نظرات
تاکنون نظری ثبت نشده است.