یادداشت
1402/12/17
مارکز چگونه به این خوبی میداند که مسیر حرکت قصه را در رمانش چطور هدایت کند؟ چطور به این خوبی میداند کی لازم است شخصیتش رفتاری عجیب و غریب انجام دهد؟ چطور موفق میشود غامض ترین موقعیتهای داستانی را به ساده ترین شکل برگزار کند؟ او غریزی ترین نویسنده ای است که میشناسم. اگر نگوییم در کلمبیا، لااقل در جهان مارکز همه انرژی ها افسارگسیخته هستند. عشق، شهوت، خشونت و... در چنین فضایی میشود چنین اثر قدرتمندی نوشت. در جهان شسته رفته ما و ذهنمان بعید است چنین چیزی خلق شود.
0
(0/1000)
نظرات
تاکنون نظری ثبت نشده است.