یادداشت ابوالفضل شربتی

اخلاق حرفه ای
        هنگامی که کلمۀ اخلاق را می‌شنویم تصورات ساده و تا حدی خام به ذهنمان می‌رسد، «فلانی آدم بااخلاقی است»، «آن‌ها خلاف اصول اخلاقی عمل کردند»، عامۀ اطرافیان ما شاید از این کاربردها فراتر نروند. حتی اگر با مکاتب اخلاقی و اقسام فلسفه‌ورزی‌ها و نحله‌های اخلاقی نیز آشنا باشیم باز همچنان واژۀ «اخلاق حرفه‌ای» به احتمال زیاد غریب باشد. همین ابتدا بگویم مقصود از حرفه (profession) در اینجا نگرشی خاص به شغل (job) است و حرفه‌ای صفتِ اخلاق نیست، بلکه اصطلاحاً مضاف‌الیهِ آنست. شاید عهده‌دار اخلاق حرفه‌ای در ایران نویسندۀ این کتاب باشد و کتاب «اخلاق حرفه‌ای» اولین کتاب جامع در این زمینه که پشتیبانِ آن تعداد زیادی کارگاه و چندین سال پژوهش است (هم مقدمۀ کتاب و هم کلاس‌هایی که با دکتر قراملکی داشتم گواهِ این مسأله است). می‌کوشم ابتدا روشن کنم اخلاق حرفه‌ای چیست (بخشی از کتاب به این پرسش می‌پردازد) و سپس روشن کنم که کتاب با حجم زیادش به چه مطالبی می‌پردازد.
هنگامی که از اخلاق حرفه‌ای صحبت می‌کنیم در حیطۀ سازمان (یا فردِ درونِ سازمان) قدم گذاشته‌ایم. موفقیتِ سازمان (یا فردِ درونِ سازمان) علاوه‌بر موفقیت در زمان حال موفقیتی معطوف به آینده نیز لحاظ می‌شود. موفقیت صرفاً در درون سازمان نیست، بلکه در نتیجۀ رابطه‌ای بین سازمان و فرد است، رابطه‌ای که نیازمند پیش‌بینی‌پذیری است، چرا؟ زیرا با آنست که سازمان به اعتمادآفرینیِ چهاروجهی (اصیل، ژرف، فراگیر، و پایدار) می‌رسد. این اعتماد پایۀ استواری برای محیطِ کار است. اگر محیطِ کار قابل پیش‌بینی باشد (اعتماد را نیز بیفزایید) محیطِ کار رو به رشد و تعالی می‌رسد. اینجاست که نویسنده معتقد است پیش‌بینی‌پذیری با مسئولیت‌پذیریِ اخلاقی همبستگی دارد. مسئولیت‌پذیری دو سویه دارد: مسئولیتِ فرد در زندگی شخصی و در زندگی شغلی. مسئولیت‌پذیریِ فرد در قبال سازمان یکی از نمونه‌های پذیرش مسئولیت است، اخلاقِ سازمان از مسئولیت‌‎پذیری فرد در قبال سازمان پدید می‌آید. این وسط اخلاق سازمان، دقیقاً، چیست؟ «بیانِ مسئولیت‌های اخلاقیِ سازمان در قبال محیط است» (ص. 20)، طبیعی است پیچیده‌تر از مسئولیت‌پذیریِ اشخاص است. با تمام این اوصاف (که امیدوارم این ماتریکس گیجتان نکرده باشد) اخلاق حرفه‌ای با توجه به مسئولیت‌های سازمان در قبال محیط مستقیم و محیط غیرمستقیم بحث می‌شود. خب، اینکه فقط در سازمان است، سوپر مارکت محله‌مان چه؟ نویسنده می‌گوید امروزه غالب مشاغل به نحوی در یک شرکت یا سازمان تحقق دارند.
مولفۀ دیگر اخلاق حرفه‌ای اینست که با توجه به تعلق مشاغل به نوعی سازمان در اخلاق حرفه‌ای اخلاقِ کار نیز آمده است. بنابراین، با این نگاه اخلاق حرفه‌ای نقش راهبردی در موفقیت معطوف به آیندۀ سازمان دارد، نوعی نگاه استراتژیک به محیط کسب و کار هم است. در نظر آورید سازمانی را که در پیِ موفقیت است و از طرفی پایبندی به اخلاق را مانع می‌داند. نویسنده ادعا می‌کند اخلاق حرفه‌ای این سازوکار را تصحیح می‌کند. کتاب به دنبال اینست که اصول راهبردی و قواعد کاربردی را به دست دهد و برای آن اهداف و برنامه دهد.
کتاب از پنج بخش و دوازده فصل تشکیل شده. بخش اول و دوم کتاب به چیستی اخلاق حرفه‌ای (نظری و عملی) پرداخته است. بخش سوم از کتاب مسئولیت‌های اخلاقی سازمان را تبیین می‌کند. در این بخش تدوین منسجم منشور اخلاق پی گرفته می‌شود. بخش چهارم به مسائل اخلاقی سازمان، شیوه‌های رویارویی با آن و مهارت‌های حلِ اثربخش تعارض‌ها و تضادها می‌پردازد. بخش آخر نیز نکاتی مربوط به ترویج اخلاق در سازمان را بیان می‌کند.
شاید نکتۀ مهم کتاب و بحث اخلاق حرفه‌ای کلان‌نگریستن به اخلاق از یک سو و جای‌گذاریِ آن در محیط‌‌های کسب و کار است. انگار این کتاب آمده و اخلاقی‌نگریستن و اخلاقی‌زیستن را به‌صورتِ مشخص در چارتِ سازمان آورده باشد، به این صورت که برای اخلاق در سازمان ایده بدهد و کمک کند تا سازمان‌ها بتوانند آن را بنویسند و اجرایی کنند. چرا؟ زیرا موفقیت را به دنبال دارد.

      

3

(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.