یادداشت hadi
1403/10/20
رمان عاشقانه ای که از حسرت و فقدان روایت میکند. « دل آزردگی ام از کسی که به او اعتماد کامل داشتم به مرور زمان به کل آدمیان بسط یافته بود چرا که او در نزد من همه انسانها و ذات انسانیت را نمایندگی میکرد.» «غم از دست دادن هر چیز گران بهایی هر ثروت هنگفتی هر نوع سعادت دنیوی بالاخره روزی ته میکشد در حالی که غم از دست دادن فرصت های استثنایی ولو ناچیز هرگز از یاد نمی رود.» «زندگی قماری است که فقط یک بار بازی میشود و من آن را باختم بار دیگر نمیتوانم بازی کنم.» «آیا همه چیز را از همه کس پنهان داشتن و همه چیز را در خود نهان داشتن با زنده به گور کردن خود به دست خویش یکی نیست؟»
(0/1000)
نظرات
تاکنون نظری ثبت نشده است.