یادداشت محمد مهدی شفیعی
1403/11/1
اگه دنبال یک داستان کوتاه میگردید؛ این میتونه جزئ انتخابهای خوبتون باشه. کتاب سبک و نرمیه :) سریع هم خونده میشه. کتاب داستان یه فرد معروف رو تعریف میکنه که بیمار شده. البته بیماریش جدی نیست. توی بیمارستان با یه دختر کوچولو آشنا میشه. اون دختر کوچولو اما خیلی مریضه. شخصیت اصلی داستان تصمیم میگیره که جون اون دختر کوچولو رو نجات بده و این کار قراره به قیمت زندگیش تموم بشه. به قیمت زندگی، نه مرگش. این پایین هم یکی دوتا جملهای که دوست داشتم رو میذارم: این کتاب داستانی کوتاه است دربارهی آنجه در ازای نجات یک زندگی باید قربانی کنیم. اگر نه فقط آینده، که گذشته هم مهم باشد، اگر نه تنها جایی که میرویم، بلکه ردپایی هم که بهجا میگذاریم اهمیت داشته باشد، اگر مجبور باشیم همه دار و ندارمان را بگذاریم؛ خود را فدای چه کسی خواهیم کرد؟ اغلب ماها میخواهیم باور داشته باشیم که هر قلبی که از حرکت بازمیایستد، کمتر از دیگر قلبها نیست. اگر بپرسند: آیا ارزش همهی زندگیها به یک اندازه است؟ اغلب ما بلند جواب میدهیم بععععله! اما این تنها تا زمانی است که به یکی از عزیزان ما اشاره کنند و بپرسند: این زندگی چطور؟
(0/1000)
نظرات
تاکنون نظری ثبت نشده است.