یادداشت
1401/9/3
#کتاب #مربع_های_قرمز آخرین کتاب سال 98 یکی از جذاب ترین کتابهایی که امسال خوندم. قشنگ میشه راحت بشینی پای #خاطرات #حاج_حسین و کیف کنی و حظ ببری. با خنده هاش کیف کنی و با غصه هاش غصه بخوری. راحت میشه با حاج حسین توی کوچه های #خاکفرج قدم بزنی و با #جعفر رفیق شی. میشه راحت با حاج حسین دست ببری تو #شناسنامه و ۴۶ به ۴۴ تبدیل کنی تا به خیال خودت ببرنت #جبهه و نشه. بعد با کلک #امدادگر شدن خودتو #بسیجی کنی و بری جبهه و نمک گیر بشی. میشه راحت با حاج حسین با #شهادت جعفر اشک بریزی. این کتابو اصلا از دست ندین در تمام لحظات خوندن کتاب انگار خود حاج حسین جلوم نشسته بود و باهام حرف می زد حضورش کاملا محسوس بود. پی نوشت:ممنون #حاج_حسین_یکتا لحظات خوبی رو برام ساختی. راستی دلم گرفت وقتی گفتی: #چشم_شیشه ای رو که گذاشتی گفتی:نمیدونم چرا فک کردم بینایی برگشت ولی با خاطرات #مانور_شهادت خندیدم آخه چرا نذاشتن چنتا شهید تقدیم #انقلاب کنی؟؟!!
3
(0/1000)
نظرات
تاکنون نظری ثبت نشده است.