یادداشت محمدامین علینژاد
1403/6/25
برخلاف انگهای (ژورنالیستی) بودن، بهنظر، نویسنده از پسِ هنر سنگینِ (آساننویسی ژرف) به خوبی برآمده است. کتابی مستند و قوی با ارجاعات محکم به افراد شناخته شده علوماجتماعی و فلسفه. بهطور کلی کتاب با نگاه بیطرفانه، خلاصهای مختصر و مفید از نظریات رایج سکولاریزاسیون و نقد مستدل آنها را در اختیار گذاشته است. (خانواده) به عنوان حلقه مفقود و کمتر یاد شدهی مطالعاتی که میگویند:(دلیل مشخص نیست) شناسانده میشود. سعی نویسنده بر ایجاد شک در نظریاتیست که به صورت وحیمنزلطور جلوهگر میشود. برای مثال نویسنده بنیانهای (افیون) بودن دین را با به میان کشیدن محدودتر و سختیها و حتی از جانگذستگیهای مومنان(شهادت)رد کرده و میگوید اینکارها بسیار هم سخت هستند، یا ایده اینکه فقیران و کمسوادان به سراغ دین میشوند، که عکس این موضوع را اثبات میکند و… ارائه دلایل منطقی و بازهم کاملا مستند در رابطه بین خانواده طبیعی و دینداری مشخصه کتاب است اما در اینکه چرا خانواده به دین گرایش دارد تاحدی قانع کننده نیست. در آخر نیز به مزایای دینداری در جامعه اشاره کرده و اعمال خیر(کمک به نیازمندان و…) و دوری از جرم و جنایتی که دینداری باعث میشود را به نفع همه جامعه حتی منتقدان کلیسا میداند. نکته جالب اینکه همه این برداشتها را از تحقیقات افراد کاملا سکولار ارجاع میدهد. در اخر دفاعیه تقریبا اصلی کتاب را میآورم: خانواده طبیعی و سالم برای فهم مسیحیت بنیانیاست، زیرا فردی که بنا به دلایل یاد شده خارج از محیط خانواده طبیعی(بدون حضور پدر، مادر، پرورشگاه و مهدکودک و…) بزرگشده است، درکی از محافظت پدرگونه (خدا) و حفاظت مریم از عیسی(خانواده مقدس) نخواهد داشت و آن را مسخره به حساب خواهد آورد.
(0/1000)
نظرات
تاکنون نظری ثبت نشده است.