یادداشت محمدرضا

ستاره توس: داستان زندگی خواجه نصیرالدین توسی
        کتابه خوبی بود باعث شد کنجکاو بشم درمورد خواجه نصیرالدین طوسی بیشتر  بخونم و خیلی بش علاقه مند شدم.
اگه از من بپرسن درمورد بوعلی سینا چیا می‌دونی خیلی چیزا دارم که بگم ولی متاسفانه درمورد خواجه نصیرالدین طوسی با اینکه این کتابو خوندم ولی باز اون شناختی که باید داشته باشم پیدا نکردم[شاید این بدیه کتاب باشه].
ایشون خیلی کارها در حق اسلام و ایران کرده آنقدر کتاب نوشته که خیلی جالبن ولی اصلاً شنیده نشدن.
خیلی کم ازش میدونم یا شاید کلاً ازش کم گفته شده.
اصلاً شاید باورتون نشه ولی ایشون تو مراغه یک کتابخانه چندهزار کتابی و یک رصدخانه و یک مهمانخانه با کمک مهندسان تقریباً کل جهان[شام،یونان،چین و...] تاسیس کرد و همه دانشمندان میومدن اونجا برای ادامه تحصیل و کار ولی اصلأ معروف نیست و نیست و نابود شده.
توصیه میکنم این کتاب رو حتماً بخونید و اینجوری هم نظر میشین و من درک میکنین(:
در کل کتاب خیلی خوب و زیبایی بود و هنوز دارم غصه میخورم از اینکه چرا انقدر‌ کم ازش حرف گفته میشه.

ایشون پیشگویی های قوی با استفاده از نجوم داشته ولی میدونم کار اصلیش این شاید نبوده انقدر‌ کم ازش هست و کم روش کار شده که من از اینو اون میپرسم دقیق نمیدونن کی بوده ولی اینو میدونن که آدم خیلی مهم و تاثیر گذاری در تاریخ بوده.
اگه دقیق میدونین این آدم چکارهاییش مشهور هست بگین...؟
و اینکه این علم نجوم و اینا جور حرفا دقیقا اون موقع به چه دردی میخورده که حتی رصد خانه هم میزدن؟
و یکی دیگه اینکه این پیشگویی هایی که در قدیم با ستاره میکردن و خیلی مطرح بوده چرا دیگه نیست؟
[چون علم نجوم و پیشگویی اون موقع آنقدر مطرح بوده که کتاب در موردش می‌نوشتن و حتی درست هم بوده یعنی یک نوع علم خرافاتی نبوده]

[پایان کتاب]
      

4

(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.