یادداشت فاطمه رجائی
1404/3/1

شکست اگر دل عاشق، به عشق خرده مگیر مگر گناه مسلمان به گردن دین است؟...🤍✨ 🌱این کتاب شعر بیشتر اندر احوال دلدادگی عاشق و هجران معشوقه... 🌱زبان شعر شاعر، زنانهست: اشک تو را هرگز ندیدم، حتی زمان بیقراری نامرد! اصل مشکل این بود: تو مرد بودی، زن نبودی 🌱کتاب شادی و غم عشق رو همزمان تصویر میکرد و صرفا هجران و دوری رو به تصویر نمیکشید: از لحظهای که وارد دنیای من شدی این خندههای از تهِ دل بیارادهاند مردم مرا کنار تو باور نمیکنند ما عاشقیم آه که مردم چه سادهاند 📕چون کتاب رو به صورت الکترونیکی خوندم، ابیاتی که توجهم رو چند باره به خودشون جلب کردن، در ادامه مینویسم: ای عشق، این سکوت به معنای عجز نیست حرمت نگاه داشتهام خاطرات را . خنده از چهرهمان دور نمیشد، ما را خون دل خوردنِ بسیار به این روز انداخت حال ما را که به هجران تو عادت کردیم باور وعده دیدار به این روز انداخت . گذشته داستان ما ز روزها و هفتهها رسیده است عمر دل سپردنم به سالها . کلافِ بازی دنیا ز صبر پیچیدهست ندیده غصه آینده را نباید خورد . دریا به موج میدود اما به چشم من ساحل به پای بوسی دریا رسیده است . پافشاری روی رویاهای شیرینت مکن عقل زایل میشود وقتی شراب از حد گذشت . ۱ خرداد ۰۴/ گرما، فکر، از نو جوانه زدن
(0/1000)
نظرات
تاکنون نظری ثبت نشده است.