یادداشت فاطمه احمدوند

        
این کتاب داستان زندگی دختری فلسطینی به نام رقیه است که بدون هیچ دغدغه و مشغولیت ذهنی ۱۴ سالی اش را سپری می‌کرد. 
رقیه و مادرش به دلیل اشغال روستا یشان توسط اسرائیل مجبورمی شوند از روستا خارج شوند. این دختر فلسطینی حالا باید شرایط سختی را تحمل کند که در عالم نوجوانی خودش
حتی فکرهم نمی کرده روزی مجبور باشد چنین سختی هایی را متحمل شود. او پدر و برادرانش را در یک گور دسته جمعی می بیند و   زندگی سخت وپر مشقت دختر ک از اینجا آغاز می‌شود. 

کتاب توصیفهای خوبی داشت وکامل خواننده را به  درک
درستی از شرایط پناهندگان فلسطینی می‌رساند و اصلا معلوم نبود آخرش چگونه تمام می شود و این عالی بود.  عقب و جلو شدن زمان کتاب گاهی باعث گیجی می شد اما کتاب را از یکنواختی در می آورد.
دراین کتاب  مخاطب با چندین نوع غذا شیرین فلسطینی ها آشنا می‌شود. شخصیت اصلی کتاب زنی شجاع و قوی و امیدوار بود و این که قهرمان کتاب زن بود من را خیلی خوشحال کرد واقعا دید من  نسبت به فلسطینی ها بازتر شد. به همه‌ی این دلایل کتاب بسیار خوبی بود. 



      
146

11

(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.