یادداشت فاطمه نوروزی

من با حال هستم
        اواسط کتاب اینجوری بودم که خب! اگه بچه مون با چنین وضعی مواجه شد و اون باحالای تو ذهنش زیادی مغرور بودن و تو جمعشون راهش ندادن چی؟
پیغام  آخر کتاب خوب بود که باید به دیگران مهربانی کرد؛ شاید یه لبخند کوچیک، یه کمک ناچیز، زندگی کسی رو شاد کنه، روز کسی رو بسازه..
ولی هنوزم بخش اولش برام قابل هضم نیست؛
چون فکر می کنم با گفتنش سفره ی دل بچه وا میشه (خوبه) ولی با باحال های مغرور که راهش نمیدن چه باید کرد؟ یعنی اینطوری تحلیل میشه که باحال ها کسایین که کمک می کنن نه کسایی که فیس و افاده دارن؟ خب اونا فیس و افاده هم داشتن 🙄 
نمیدونم.
      
5

1

(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.