یادداشت سروش علینژاد
1403/3/20
احتمالا معروفترین اثر ژان تولی در ایران «مغازهی خودکشی»ست. اما در این یادداشت قصد دارم کتاب دیگر این نویسنده، یعنی «آدمخواران» را معرفی کنم. این کتاب نیز با ترجمهی «احسان کرمویسی» توسط نشر چشمه منتشر شده است. آدمخواران برخلاف مغازه خودکشی که هجویست بر مرگ، بر اساس یک اتفاق واقعی نوشته شده است. اتفاقی که در میان درگیریهای فرانسه و پروس در سال ۱۸۷۰ روایت میشود. جنگی که با سقوط ناپلئون همراه بود و جامعهی فرانسوی را پس از آن، دستخوش تغییراتی عظیم کرد. نویسنده، داستان را از جایی آغاز میکند، که اشرافزادهای برای گشت و گذار به روستایی وارد میشود. آنجا طی اتفاقاتی به ناگهان او را یک پروسی میخوانند. و این اتفاق سبب شکلگیری سلسله وقایع تلخ و وحشتاکی برای آن اشرافزاده میشود. ژان تولی به وضوح تلاش میکند نوعی سرگشتگی اجتماعی را در رمان به تصویر بکشد. جامعهای که از حل مشکلات خود مستأصل است و بجای آن به خودش حمله میکنند. جنونی که میتواند به ناگاه مجموعهای از افراد را تحت تاثیر قرار دهد و در چنین موقعیتی رفتاری از مردم سر بزند که هرگز کسی تصورش را هم نمیکرد. تمرکز داستان بیشتر بر اتفاقی است که رخ داده. نویسنده تلاش کرده با توصیف نفسگیر تمام جزییات، دست مخاطب را بگیرد و او را به روستا ببرد. به مخاطب عمق وقایع را نشان دهد و قضاوت را به او بسپارد. داستان از وجوه مختلفی قابل بررسی و نقد است بخصوص از منظر جامعهشناختی و روانشناختی. آدمخواران کتابیست که مخاطب نمیتواند تا پایان آخرین صفحه آن را زمین بگذارد. داستانی که هر برگ که جلو میرود، مخاطب را با بهت بیشتری همراه میکند و تمام بنیانهای اخلاقی را جلوی چشمانش نابود میسازد. ژان تولی برای اطلاع دقیق از این اتفاق علاوه بر گزارشهای پلیس و دادگاه، شخصا به آن روستا سفر کرد. و آنقدر مردم روستا را درباره این اتفاق سوالپیچ کرد که او را تهدید کردند که اگر دوباره به دهکده بازگردد قربانی جدید آنجا خواهد بود! این پیگیری ژان تولی اما در نهایت ما را با کتابی روبرو کرده که پس از پایان آن، ما را با بی شمار پرسش رها میسازد و احتمالا تا مدتها قصهای که روایت شده در ذهن مخاطب باقی میماند. این رمان را به کسانی که به آثار تاریخی علاقهمند هستند پیشنهاد میکنم. آدمخواران کتابیست که قطعا ارزش چندبار مطالعه را نیز دارد. کتابی که در کنار جذاب بودن و شوکهکننده بودن روایت، به دلیل حجم نسبتا کمش (۱۱۰ صفحه) قطعا در یک نشست مطالعه خواهد شد.
(0/1000)
نظرات
تاکنون نظری ثبت نشده است.