یادداشت نازنین فرامرزی

        

1. «همه حیوانات برابرند، اما برخی از حیوانات از دیگران برابرترند».
2. «چهار پا خوب، دو پا بد».
3. «انسان تنها موجودی است که بدون تولید مصرف می کند».
4. “موجودات بیرون از خوک به انسان و از انسان به خوک و دوباره از خوک به انسان نگاه می کردند؛ اما از قبل نمی توان گفت کدام کدام است.”
5. «تنها انسان خوب مرده است».
6. “من سخت تر کار خواهم کرد.”
7. “همیشه حق با ناپلئون است.”
8. «هیچ حیوانی نباید حیوان دیگری را بکشد».
9. “خوک ها ناگهان به خانه مزرعه نقل مکان کردند و در آنجا ساکن شدند.”
10. “حیوانات خوشحال بودند که هرگز تصور نمی کردند که ممکن باشد.”
11. «احکام بر روی دیوار قیردار با حروف سفید درشت نوشته شده بود که سی یارد دورتر قابل خواندن بود».
12. باکسر تکرار کرد و چشمانش پر از اشک بود: «من هیچ آرزویی برای گرفتن زندگی ندارم، حتی جان انسان».
13. “بدون بحث بیشتر به مزرعه علوفه رفتند تا برداشت را آغاز کنند.”
14. “موجودات بیرون از خوک به انسان و از انسان به خوک و دوباره از خوک به انسان می نگرند؛ اما از قبل نمی توان گفت کدام کدام است.”
15. “شیر در چندین نوبت به طرز مرموزی ناپدید شد.”
16. “حیوانات مات شده بودند. این چیزی نبود که آنها انتظار داشتند.”
17. «انسان در خدمت هیچ موجودی جز خودش نیست».
18. به موجودات مزرعه نیز خواندن و نوشتن آموزش داده می شود.
19. “هیچ کس محکم تر از رفیق ناپلئون باور نمی کند که همه حیوانات برابر هستند. او خیلی خوشحال می شود که شما تصمیمات خود را برای خود بگیرید. اما گاهی اوقات ممکن است تصمیمات اشتباهی بگیرید، رفقا، و پس ما کجا باید باشیم؟ ”
20. “تمام آن سال حیوانات مانند برده کار می کردند.”
21. “موجودات بیرون از خوک به انسان و از انسان به خوک و دوباره از خوک به انسان می نگرند؛ اما از قبل نمی توان گفت کدام کدام است.”
22. “من متوجه نمی شوم. من باور نمی کردم که چنین اتفاقاتی در مزرعه ما رخ دهد. باید به دلیل تقصیری از خودمان باشد. راه حل به نظر من این است که بیشتر کار کنیم.”
23. خوک ها با غیرتی که قبلاً برایشان ناشناخته بود، به مطالعه آموزه های ناپلئون پرداختند.
24. “موجودات از خوک به انسان و از انسان به خوک و دوباره از خوک به انسان می نگریستند؛ اما از قبل نمی توان گفت کدام کدام است.”
25. «همه حيوانات مساويند ولي بعضي حيوانات مساويترند».
26. “موجودات بیرون از خوک به انسان و از انسان به خوک و دوباره از خوک به انسان می نگرند؛ اما قبلاً نمی توان گفت کدام کدام است.”
27. “مطمئنا، رفقا، شما نمی خواهید جونز برگردد؟”
28. “حیوانات استقلال خود را برده بودند، اما هنوز مدیریت آن را یاد نگرفته بودند.”
29. «هیچ حیوانی نباید در بستری با ملحفه بخوابد».
30. «انسانها از مزرعه حیوانات، حالا که رونق یافته بود، کمتر از آن متنفر نبودند».

      
420

19

(0/1000)

نظرات

مهفام رحمانی

مهفام رحمانی

14 ساعت پیش

یکی از قشنگ ترین کتاب هایی بود که خوندم

0