یادداشت محمدرجا صاحبدل

ذوب‌شده
        ذوب شده؛ تلخ، دردناک، رنج‌آور

⚠️کتابی که هرگز نباید از سر تفنن و وقت‌گذرانی خوانده شود⚠️

چندی است که سوزن کتابخوانی‌ام در آثار عباس معروفی گیرکرده است. بعد از رفتن معروفی و دیدن سوگنامه سیدمهدی شجاعی در سوگ‌اش بر آن شدم ببینم این معروفی کیست که شجاعی چنین سوگوارانه برایش چکامه‌سرایی می‌کند. سمفونی مردگان، سال بلوا، دریاروندگان... و نام تمام مردگان یحیاست را خواندم و به عنوان پنجمین اثر نویسنده، اولین رمانش را انتخاب کردم؛ ذوب شده!
اینکه نویسنده سی‌وشش سال در انتظار چاپ کتابش می‌ماند آنقدر برایم عجیب نبود که حاضر به چاپ شدن اولین رمان آن هم بعد از سمفونی و سال بلوا تعجبم را برانگیخت.
کتاب زهر است ولی چنان نیست که بخواهی به سینه دیوار بکوبی‌اش! این هم به هر حال هنری است، زهرمار بنویسی و مخاطب حاضر شود کلمه‌ به کلمه و سطر به سطرش را در حلق مغزش بچکاند. معروفی در پاییز ۶۳ چنان نوشته که گویی از معروفی دهه هفتاد می‌نویسد.
معروفی را باید خواند به دلیل سبکش؛ به دلیل تصویرسازی‌اش؛ بدلیل قلمش. قلم معروفی را باید چشید تا فهمید نویسنده چگونه نویسنده می‌شود، نویسنده می‌ماند و نویسنده می‌میرد اما تراز نیست.
      

13

(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.