یادداشت دیانا تقی خانی

        امروز مادر مرد ، نمی دانم شاید هم دیروز بود ! و همین یک جمله برای شروع یک کتاب کافیست ! برخی از نویسندگان داستان هایشان را خیلی معمولی و پر از آرامش شروع می کنند به این شکل که شما تا اواسط داستان یک فضای کاملا ساده و ملیح را می خوانید و همه چیز گل و بلبل است ، تا اینکه در اواسط و میانه های داستان ورق برمی گردد و همه چیز کاملا تغییر می کند و نقطه ی عطف داستان همان جاست ! اما برخی دیگر از نویسندگان از همان ابتدا لپ کلام را می گونید و خواننده را می ندازن در موضوع، دقیقا مثل این کتاب . آلبر کامو تنها با نوشتن همین جمله ساده باعث می شود که خواننده مجذوب شود به ادامه دادن و همین کافیست مگر که نویسنده غیر از داشتن خواننده چه می خواهد ؟ هیچ !
      
5

4

(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.