یادداشت milad soltani

milad soltani

milad soltani

6 روز پیش

        هیولایی که از ترس ما زاده شد
در دل تاریکی جنگ، وقتی گلوله‌ها جای واژه‌ها را گرفته بودند و برادر، تیغ بر گردن برادر می‌نهاد، توماس هابز قلم برداشت و جان داد به هیولایی اسطوره‌ای: لویاتان.
اما این هیولا از اعماق دریاها نیامده بود، از اعماق ذهن بشر برخاسته بود.
بدنی ساخته‌شده از انسان‌ها، و سری که تاج قدرت را بر سر داشت: دولت مدرن.
هابز جهان را نه از پنجره‌ی امید، که از لنز ترس نگاه می‌کرد. به باور او، انسان در طبیعتِ بی‌قانون، گرگی‌ست برای انسان.
و تنها راه نجات از این جنگ همه علیه همه، تسلیم اراده‌ی فردی به قدرتی واحد و مطلق است — موجودی بزرگ، ناشی از قرارداد اجتماعی: لویاتان.
اما پرسش این‌جاست:
آیا این موجود محافظ ماست یا زندانبان‌مان؟
آیا صلحی که از دل ترس زاده شود، صلح است یا سکوتی پیش از طوفان؟ «لویاتان» فقط کتابی در باب سیاست نیست؛ تابلویی‌ست از ذهن بشر در تلاقی عقل و وحشت، جایی که فلسفه، دین، اخلاق و قدرت، بر سر مرزهای انسان بودن چانه می‌زنند.

      
7

1

(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.