یادداشت علی قدردان
1402/10/26
4.5
6
به نام خداوند مهربان "سفر به آسمانها..." در این کتاب سه سفر اتفاق میفتند؛ سفر به همدان، سفر برای پیدا کردن رمز پروژه عروج و سفر به آُسمانها (سفر شبیهسازی شده). اما چند نکته: 1. در مورد کتاب شبیهساز باید به این نکته توجه داشته باشیم که خیلی از اتفاقات واقعی تاریخی و دینی رو نمیدونیم و این کتاب در یک شبیهسازی جذاب سعی کرده یکی از این اتفاقات مهم رو برای ما محسوس و ملموس کنه؛ 2. اتفاقات این کتاب فقط یک اتفاق تاریخی نیست در موقعیت های مختلف نویسنده از اتفاقات وام میگیره برای این که مسئله اخلاقی، رفتاری، اعتقادی و باورهای ما رو رشد بده؛ 3. کاش نویسنده بعضی از اتفاقات قصه راز عروج رو بیشتر توضیح میداد و به قول معروف "زهر داستان" رو با پرداخت غیرمستقیم و یا داستانهای تو در تو میگرفت. مثلا صحبت در مورد مرگ و زندگی، در مورد کیفیت زندگی فرشتهها و مسائلی از این دست نیاز به زمینهسازی و مقدمهچینی و بعضی از موارد به زعم بنده چشمپوشی از طرخ در سن نوجوانی داره؛ 4. در این کتاب گاهی با تیکههای مختلف فیلمهای سینمایی مثل ارباب حلقهها، مردان سیاهپوش و ... همزادپنداری شده... استفاده از تیکههای سینمایی به زعم بنده یک شمشیر دولبه است. یعنی از یک سو میتونه باعث همراه کردن مخاطب و جذبش بشه و از یک سو میتونه بیشتر مخاطب رو دور کنه و مخاطب بگه یک ابهام به ابهامات من اضافه شد..؛ 5. در این کتاب به اقتضای اصل روایت معراج، به ایمان و اهتمام برای تقویتش در متعلقات مختلف مانند ایمان به خدا، ایمان به ملائکه و وظایف و اختیاراتشون، ایمان به کتاب، ایمان به انبیاء الهی و ایمان به غیب و ایمان به آخرت پرداخته شده است. اما خلأ ایمان به آیات الهی به شدت حس میشه... یعنی اگر رمزگشاییها با استفاده از آیات الهی انجام میشد کار خیلی پختهتر میشد. در پایان هنر یعنی تبدیل معقول به محسوس و انتقال حس به دیگران این حس اگر منتقل بشود که ما باید ایمان داشته باشیم و ولایت کسانی که در ایمان سبقت داشتند را بپذیریم ما در تولید ادبیات دینی موفق بودهایم و اگر صرفا روایتی را مطرح کنیم در ترویج ادبیات تاریخی موفق بودهایم نه ادبیات دینی .../ پایان علی قدردان 30 دی 1402 والسلام
(0/1000)
1402/11/22
1