یادداشت زهرا دشتی
1402/1/19
انصافا وقتی این نمایشنامه رو خوندم دچار یک جور سرخوردگی غریب شدم. شکسپیر همیشه برای من اسطوره بود و این کتاب کلا بنیان فکری من رو نابود کرد. من نمی دونم ، شاید نسخه زبان اصلی نمایشنامه پیچیدگی زبانی و ادبیاتی داشته باشه (البته در ترجمه هم تماثیل زیبا و استعارات جذابی داشت) اما کشش داستانی و پیچیدگی های داستانی نداشت. یک عشق خیلی سطحی و دم دستی و بچه گانه. حتی تراژدی اش هم به طرز مضحکی خنده دار بود. از این جهت که این همه آدم بی فکر چطور دور هم جمع شدند؟!! اون راهب داستان خیلی قشنگ عشق رومئو رو حتی توصیف می کنه (تنها نکته ی داستان که خیلی خوشم اومد!) و حتی بهش نهیب می زنه که تو که تا دیروز اینقدر شدید عاشق روزالین (اگر اشتباه نکنم) بودی چطور امورز این چنین شیفته ژولیت شدی. خوب از نظر داستانی به نظرم قوتش در حد داستانهای دختربچه های 12- 13 ساله نوجوان بود و بس! اما بیان و ادبیاتش قابل تامل بود و بعضا تماثیل جالبی داشت. شاید در دوران خودش و با سبک داستانهای اون زمان واقعا چیز بی نظیری بوده!
(0/1000)
نظرات
تاکنون نظری ثبت نشده است.