یادداشت آبیِکبود
دیروز
و پایان . . . الان کتابو تموم کردم و دلم میخواد تا آسمون از این لبخندا بذارم :)))) سه چهارم اول کتاب اونقدر برام جذاب نبود، در حدی که خودمو آماده کردم بودم یک یادداشت پر و پیمون بنویسم راجع به اینکه اینم الکی معروف شده اما قسمت آخر از نظر من اونقدر قوی بود که بتونم توی تصمیمم تجدید نظر کنم در کل دوسش داشتم و فکر میکنم ارزش یکبار خوندن رو داره و برای همه آرزو دارم که بتونن همچین دوستیای رو یکبار هم که شده در زندگیشون تجربه کنن که اگه نکنن واقعا و عمیقاً حیفه، خیلی حیفه :) و راجع به قلم نویسنده، با خوندن قسمت پایانی کتاب فهمیدم که نویسنده قدرت خوبی توی بیان احساسات و قویتر کردن کار داشت، اما نمیدونم چرا اوایل کتاب اینقدر ضعیف بود، کاش اولش هم مثل آخرش اینقدر جذاب و پرکشش مینوشت و اشکال دیگهای که بنظرم وارده اینه کهههههه چراااااا اینقدددررررر کمممممم دو شخصیت اصلی کتاب رو توصیف کردهههه بوددددد 😭😭 من هیچ تصوری از قیافه، قد، مدل مو و . . . شخصیتا نداشتم و انگار تصورم ازشون دو پسر بدون چهره بود و این موضوع مقداری اذیتم کرد. من این کتابو از نظر آرنیک کتاب خوندم، که افتضاح بود، پر از غلط املایی و اشتباه های نگارشی که از یه جایی به بعد اعصابمو خورد کرد، به هیچ وجه این نشر رو نگیرید. و سخن پایانیم این باشه که، دوسش داشتم و خوشحالم که این کتابو تو کتابخونم دارم 🫠✨
(0/1000)
نظرات
تاکنون نظری ثبت نشده است.