یادداشت سارا محبوبی

        از بعد از مجموعه‌ی ناهمتا که دوسال پیش خوندم تا امروز که دسته‌ی چهارم را تمام کردم هیچ فانتزی‌ای که واقعا بهم بچسبد نخوانده بودم. اوایل کتاب بسیار من را یاد هری پاتر می‌انداخت. انگار نسخه‌ای متفاوت و بزرگسالانه از آن را بخوانم ولی کم‌کم کاملا سبکش را متفاوت کرد و تبدیل شد به چیزی که فقط دسته‌ی چهارم نامیده می‌شود.
درمورد ژانر فانتزی عاشقانه همیشه نکته‌ی مهم این است که چقدر از کار به ماجراجویی‌های فانتزی می‌پردازد و چقدر به روابط عاشقانه. برقراری تعادل در این دو است که اثر را واقعا جذاب می‌کند. فانتزی با عاشقانه‌ی زیادی آبکی می‌شود و برعکسش هم حسرت به دل آدم می‌گذارد. واقعا این کار توانسته بود به بهترین نحو ممکن تعادل را برقرار کند.
      

0

(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.