یادداشت محدثه ز
2 روز پیش
▪︎درباره کتاب: خاطرات مصور ازگه سامانچی از کودکی تا جوانی در ترکیه. ▪︎چیزی که فکر میکردم: فکر میکردم سفرنامه به ترکیهس مثل بقیه سفرنامههای مصور نشر اطراف ولی نبود! ▪︎چیزی که تجربه کردم: خیلی دوسش داشتم! اولا که سفرنامه نیست، و بیشتر از اینکه از فرهنگ و... بگه از تاریخ، سیاست و عقاید ترکیه و مردمانش میگه. کتاب از کودکی ازگه خانم شروع میشه و یه داستان مصور کیوته، اما بعدش که به نوجوانی و جوانی میرسه باید بگم در کنار کیوتیش واقعا قابل تامل و حتی غصهدار میشه! دوما ترکیهی قدیم، ایران فعلیه. چیزهایی که تو کتاب میخونیم احتمالا همگی تجربه کردیم: تورم و اقتصاد مریضی که افراد عادی رو فلج میکنه و آدمهای خاصی رو ثروتمندتر. سیستم آموزشی غلط که رویاهای بچهها رو میکشه. کنکور و رقابتِ شدید و دیوانهوار برای قبول شدن در بهترین مدارس و دانشگاهها که دانشآموزها رو منزوی و تکبعدی میکنه. نگاه سنتی و تعصبی به دین، زن، تبعیض و... خلاصه که همهچیز توی این کتاب برای من یه حس آشناپنداری دردناکی داشت. و صادقانه بگم حتی آخر کتاب اشکم در مورد... ▪︎ چیزی که یاد گرفتم: برای رویاهات بجنگ، حتی اگه فکر میکنی خیلی دیر شده. ▪︎دیگه چی: طرح جلد کتاب رو خیلی دوست دارم، خاکستری بودن دنیای بزرگسالی در مقابل دنیای رنگی کودکی. خیلی حرف توشه، خیلی درد توشه... ▪︎به کیا پیشنهاد میکنم: به همه! چون سبکش رو دوست داشتم، و ارزش خوندن داره به نظرم اما به دو دسته بیشتر پیشنهاد میکنم: اول اون دسته از پدر و مادرهای ایرانی که خوشبختی و آینده بچههاشون رو توی دکتر و مهندس شدن میبینن. دوم همه دانشآموزهایی که تو این نظام آموزشیِ [بووووق درس میخونن. ▪︎سخن آخر از زبان کتاب: انگار زمین زیر پامون خالی شده بود. هیچ عدالتی وجود نداره. هیچ قانونی وجود نداره. پول برنده میشه. شما فقیر هستین. ما هیچ کاری نمیتونین بکنین. شما هیچی نیستین. شما بازنده هستین. شما همیشه بازنده میمونید. تو ذهن بابام تنها راهی که من و خواهرم بتونیم آینده خوبی داشته باشیم این بود که تو یه دانشگاه معروف مهندسی یا پزشکی بخونیم، یه شغل خوب پیدا کنیم، یه عالمه پول در بیاریم و قدرتمند بشیم. بابا: باید درستون خیلی خوب باشه. وگرنه در آینده یا به ما وابسته می شین یا به شوهرتون. شوهرتون بهتون بکننکن میکنه و شما دیگه آزادی ندارید. ازگه [تو فکرش: آزادیم رو از دست بدم؟ عمرا! بابا: تو این کشور اگه یه زن باشی و شغلی هم نداشته باشی یعنی صفری، هیچی. هیچی نیستی!
(0/1000)
نظرات
تاکنون نظری ثبت نشده است.