یادداشت علی قدردان
دیروز

«۵۸۷: آیندهای که دور نیست» یک کمیک متفاوت ایرانی است که در دل خود، تلفیقی از مضامین دینی، اسطورهای و آیندهنگرانه را جای داده و با نگاهی بومی و تاریخی، روایتی آخرالزمانی را پیش روی مخاطب میگذارد. قهرمان این داستان مصور، زنی مؤمن به نام میترا است؛ نامی که به معنای قهرمان آمده و انتخاب آن خود نشانهای از رویکرد آگاهانه اثر در بازنمایی یک قهرمان زن ایرانی-اسلامی است. میترا نه یک ابرقهرمان خیالی از جنس سوپرمن و بتمن، بلکه نمادی از عقلانیت، ایمان و ایستادگی است؛ پرستاری که در کنار مردان مقاومت، آماده نبردی سهمگین با موجوداتی از جنس دیو و آشوب است.اتفاقات داستان، یادآور صحنههایی از ملک سلیمان نبی و نیز اشارههایی به روایتهای دینی درباره یاجوج و ماجوج دارد. اما این نبرد صرفاً تخیلی نیست؛ بلکه بر زمینههای تاریخی و اسطورهای استوار است. در دل این کشاکش، میترا با نوادهای از ملکه سبا دیدار میکند، و از اینجا قصه رنگ و بوی تازهای میگیرد و ماجراجویی اصلی آغاز میشود.یکی از نمادهای مهم این کمیک، گردنبندی است با شماره ۵۸۷، متعلق به شهیدی که حالا به پسرش رسیده. این شماره نهتنها عنوان کمیک را شکل میدهد، بلکه نشانهای از پیوند داستان با مفاهیم ایثار، شهادت و استمرار مقاومت در نسلهاست.در پایان این جلد، میترا و همراهانش پس از پیروزی اولیه، به دیدار «سید» میروند؛ برای آمادهسازی نبردهایی بزرگتر که در آینده نزدیک در راه است. کمیک «۵۸۷» تنها یک داستان مصور سرگرمکننده نیست؛ روایتی است از امید، ایمان، و بازسازی مفهوم قهرمان در قالبی تازه و بومی. و البته ماجرا هنوز تمام نشده؛ جلدهای بعدی در راهاند تا تصویر کاملتری از این دنیای آخرالزمانی را پیش روی مخاطب بگذارند.
(0/1000)
نظرات
تاکنون نظری ثبت نشده است.